از بزرگانمان بسیار درباره دعای فرج شنیده ایم. سفارش به خواندن دعاهایی که انتظار و فرج در آنها محوریت دارد، موضوع روایات زیادی است. بسیاری از ما بعد از هر نماز دعای فرج می خوانیم و در هر موقعیت معنوی ظهور را طلب می کنیم. اما بسیاری هستند که در ناخودآگاهشان یا حتی روی زبانشان این سئوال است که دعا چه تأثیری در فرج دارد؟ آیا دعای ما اصرار به خدا نیست؟ آیا این اصرار تأثیری در نظر خداوند و وقتی که مقرر کرده است، دارد؟ بالاخره که خداوند از حرف خود برنخواهد گشت، چرا ما باید دعا کنیم؟ آیا خداوندی که صلاح و مصلحتش بر آوردن یک منجی در آخرالزمان است، خودش نگهدارش نیست و نیازی به دعای ما برای حفظ سلامتی این منجی دارد؟ همه اینها سئوالات و شبهاتی است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
دعا کردن
«وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ...»1 این آیه قرآن است. خداوند در قرآن گفته است که دعا کنید تا من استجابت کنم. اگر خداوند بنایش بر استجابت نکردن بود و قرار بود به خواسته بندهها هیچ وقعی ننهد، آیا می گفت که دعا کنید تا استجابتتان کنم؟
دعا باعث می شود که خداوند به ما نگاه و اعتنا کند، همانطور که در قرآن میخوانیم: «قلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ؟»2 بگو پروردگار شما چه اعتنایی به شما داشت اگر دعای شما نبود؟ اگر دعاهای ما استجابت نمی شود، یا به شکل دیگری به استجابت می رسد، اینها دلیل بر بیهودگی دعا کردن نیست. نفس دعا کردن همیشه نیک است و موجب توجه خدا به بنده می شود. بنابراین می بایست برای این مهم نیز دعا کرد؛ همانطور که حضرت مهدی (عج) خود می فرمایند: «براى تعجيل در ظهورم دعا کنيد که ظهور من، به نفع شما و موجب فرج و گشايش امور شما خواهد بود.»
چرا عجله کنیم؟
در روایتی می خوانیم که امام صادق(ع) می فرمایند: «آنان که تعیین وقت می کنند دروغ می گویند و آنها که شتاب می کنند نابود می شوند و کسانی که تسلیم می شوند نجات می یابند.» با توجه به این روایت پس چرا ما در دعاهای فرج مدام «عجل» میگوییم و از خداوند عجله کردن در ظهور را می خواهیم؟
بهتر است قبل از بحث درباره این مطلب به ذکر یک داستان قرآنی بپردازیم. قبل از به دنیا آمدن حضرت موسی(ع) فرعون حاکم ستمگری بود که مردم را بسیار آزار می داد. او خود را ناسپاسانه بر جای خدا نشانده بود و از مردم بیگاری می کشید. پیامبران و بزرگان قوم به مردم وعده آمدن پیامبری منجی را داده بودند که جامعه را از زیر یوغ فرعون ستمکار بیرون می کشد.
وقتی مردم دچار اضطرار شدند و دیگر تاب تحمل ظلمهای فرعون را نداشتند، چهل شبانه روز دسته جمعی برای ظهور پیامبر منجی دعا کردند و این دعا طبق گفته قرآن باعث شد ظهور حضرت موسی(ع) 170 سال جلو بیفتد. اضطرار، دعای دسته جمعی و تنها به خدا امید داشتن سبب شد که مردم به خواستهشان که رسیدن منجی است برسند.
با توجه به داستان قرآنی حضرت موسی(ع) و روایت امام صادق(ع)، به این نتیجه می رسیم که هر رخدادی در جهان نیاز به یک ظرف زمانی و مکانی مناسب دارد؛ موقعیتی که بهترین زمان برای آن رخداد است از هر بعد. ما با دعای خود از خداوند می خواهیم که شرایط ظهور را مساعد کند.
حال کافی است نگاهی به وضع همین جهان معاصر خودمان بیندازید و حجم ستمگری، قتل و خونریزی و مظلومکشی که توسط عده ای مادیگرا به راه افتاده را ببینید. به دامن بشریت آتش مادیگرایی و بی عدالتی افتاده است در حالی که برخی کاملا از دیدن این آتش غافلند و چشم بینایی برای دیدنش ندارند؛ چون جهانبینی مادی افراد را نسبت به دیدن واقعیات کور می کند.
نظرات شما عزیزان: